در ادامه مطلب در مقاله ای به این موضوع می پردازیم که چرا اساسا کنکور در ایران قابل حذف نیست؟آیا اصلا کنکور چیز بدی است؟!

اکثر مصوبات مجلس یا دولت در ایران اجرا نمی شود.از جمله مصوباتی که در ایران اجرا نشد و نخواهد شد چون قابل اجرا نیست ماجرای حذف کنکور است.طبق مصوبات مجلس کنکور باید در سال 97 به طور کامل حذف میشد و گزینش صرفا با سوابق تحصیلی انجام می شد اما هنوز پس از تقریبا 1 دهه اجرای قانون تاثیرگذاری سوابق تحصیلی تاثیر آن فراتر از 30 درصد آن هم به صورت مثبت نرفته است.در مقاله زیر این موضوع را بررسی میکنیم که چرا کنکور ایران قابل حذف نیست؟

1-وضیعت بد کشور در امنیت شغلی و اقتصادی

تقریبا با قاطعیت می توان گفت ایران تنها کشور جهان است که اهمیت و درآمد پزشکان در آن چند برابر سایر اقشار است.همین موضوع باعث هجوم آوردن دانش اموزان به رشته تجربی می شود.از سال 84 و با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد و با گسترش دانشگاه آزاد به مرور رشته های مهندسی و انسانی ارزش و اعتبار خود را از دست دادند به طوریکه به مرور کار به جایی رسید که در سال 96 مجموع تعداد داوطلبان کنکور ریاضی و انسانی حتی نصف تعداد داوطلبان کنکور تجربی هم نبودند!

امروزه در ایران رشته های مهندسی و انسانی تقریبا کار ندارند و همین باعث می شود که حتی فارغ التحصیلان صنعتی شریف و امیرکبیر هم دوباره در 22 سالگی هوس کنکور دادن بکنند و برای پیدا کردن کار و درآمد مناسب به رشته های علوم پزشکی پناه بیاورند.

2-چگونه معدل 20 ها را تفکیک میکنید؟

قرار بود سوابق تحصیلی جایگزین کنکور شود اما سوای مشکلات این روش که در ادامه هم به آن اشاره می شود یک سوال مهم پیش می آید:آیا با این هجوم داوطلبان به رشته تجربی قابلیت تفکیک آن ها را از هم دارید؟!

ابراهیم خدایی رییس سازمان سنجش پس از کنکور 95 در مصاحبه ای واقعیتی عجیب را بیان کرد:حدود 19 هزار داوطلب در کنکور تجربی سال 95 معدل بالای 19.5 دارند!مجموع ظرفیت 3 رشته پرطرفدار تجربی در دانشگاه های سراسری و آزاد و پردیس ها به زحمت 9 هزار نفر است حال سوال اینجاست آیا معدل های زیر 19.5 نباید وارد این 3 رشته شوند؟آیا می توانید این 19 هزار نفر را غربال گری کنید و در 9 هزار صندلی جا کنید؟مشخصا چنین چیزی بدون آزمون های ورودی امکان پذیر نیست.

3-آیا توانایی اجرای قانون سوابق تحصیلی را دارید؟

برای برگزاری 2 روز کنکور در ایران اطلاعات سپاه وارد عمل می شود و به کمک نیروی انتظامی امنیت آن را تامین می کند به طوریکه در سالیان اخیر حتی یک سوال کنکور هم لو نرفته است اما هر ساله در ایام برگزاری امتحانات نهایی لو رفتن کل سوالات یک یا چند درس و دستگیری عوامل آن(البته پس از برگزاری امتحان!!)نقل محافل است.

امنیت برگزاری آزمون ابتدایی ترین لازمه ی اجرای قانون سوابق تحصیلی است که هزینه آن سرسام آور است.آیا اطلاعات سپاه و نیروی انتظامی می توانند هر سال 20 روز خود را صرف امنیت سوالات کنند؟وقتی این موضوع حتی زمانی که فقط سال سوم به صورت نهایی برگزار می شود عملی نیست چطور می شود سال دوم و چهارم را هم نهایی برگزار کرد و از امنیت آن مطمئن بود؟!اگر نهایی برگزار کردن امتحانات سال دوم و چهارم(دهم و دوازدهم)عملی نیست و فقط سال سوم باید نهایی برگزار شود پس تفاوت آن با کنکور چیست؟قرار بود سرنوشت در 4 ساعت تعیین نشود ولی قرار هم نبود سرنوشت در 9 امتحان و 9 روز تعیین شود!

4-مشکل فرهنگی

چیزی که در کشورهای غربی رایج است این است که مسئله قیف برعکس در آن اجرا می شوذ.در این روش ورود دانش آموزان به دانشگاه راحت است و این دانشگاه هست که هر ساله یا چند سال یکبار با برگزاری امتحاناتی سخت مجوز ورود دانشجو به مرحله بعدی را صادر می کند.آیا اجرای چنین روشی در ایران امکان پذیر است؟مسلما خیر.علاوه بر هجوم بیش از اندازه دانشجویان به رشته های علوم پزشکی که در مورد اول بررسی شد اینجاست که مشکلات فرهنگی ما بروز می کند.سال هاست که در ایران ضابطه جای خود را به رابطه داده است و هر ساله این وارونگی شدیدتر می شود.یادی کنیم از قبل از سال 92 که پردیس های خودگردان زیر نظر سازمان سنجش نبودند.در آن زمان این دانشگاه ها با مصاحبه دانشجو پذیرش می کردند و فراوان دیده میشد که رتبه 8 هزار منطقه 2 صرفا به دلیل قیافه و تیپ امروزی در آزمون مصاحبه رد میشد و رتبه 16 هزار منطقه 2 صرفا به دلیل اینکه پدرش روزی 100 هزار تومن به رییس آن دانشگاه قرض داده است وارد رشته پزشکی میشد!

به راستی با این حجم از رابطه بازی و مشکلات فرهنگی آیا دانشگاه ها می توانند برگزار کننده آزمون های جداگانه به سبک غرب باشند؟

5-مسئله اعتماد

داوطلبان و خانواده های آن ها به هر جایی اعتماد نداشته باشند به سازمان سنجش اعتماد دارند.این اعتماد از همان جا شروع می شود که امنیت برگزاری کنکور سالیان درازی است که تامین شده است.مردم به سازمان سنجش اعتماد دارند چون اغلب روسای این سازمانه وابسته به وزارت علوم از بین نخبگان کشوری برگزیده می شوند و مردم به افراد باهوش اعتماد بیشتری دارند!

وقتی برگزار کننده آزمون های ورودی سازمان سنجش باشد دیگر نمی شود من از تبریز به تهران بروم بگویم:آقای خدایی!آقای توکلی!کمی پارتی بازی کن!

قرار است با حذف کنکور مسئله استرس در جوانان از بین برود اما چه استرسی بدتر از اینکه به برگزار کنندگان آزمون اعتماد نداشته باشی!

6-سطح سواد را چگونه می خواهیم؟

حفط نکنیم!این خواسته مقامات ارشد کشور از مسئولان آموزش کشور است و اتفاقا قکر می کننذ با حذف کنکور به این خواسته می رسند!چه کسی بهتر از داوطلبان کنکور بهتر می فهمد که این امتحانات نهایی هستند که حفظی هستند نه کنکور.مشکلات از همین جا شروع می شود که اصولا مقامات ارشد اطلاع درستی از کنکور و نحوه برگزاری آن ندارند و همین بی اطلاعی باعث می شود که رییس مجلس از حذف سازمان سنجش سخن بگوید و نمایندگان مجلس هر چند وقت یکبار قانون های محیرالعقولی را وارد کنکور کنند.مگر چه می شود همین عزیزان از خود داوطلبان در مورد کنکور بپرسند؟

با حذف کنکور و با برگزاری امتحانات نهایی به سبک امروز فهمیدن کتاب های درسی به طور کامل می میرد و جای خود را به حفظ کردن مطلق می دهد.بارها شده که به سوالی در زیست شناسی برخورده ایم و با رجوع به اینترنت از دلیل و چگونگی آن آگاه شده ایم.آیا با حذف کنکور این جستجوگری ادامه خواهد داشت؟

7-مافیای کنکور به مافیای امتحانات نهایی تبدیل نمی شود؟

یکی از دلایل حذف کنکور را از بین بردن مافیای کنکور می نامند اما مگر همان مافیای کنکور نمی تواند مافیای امتحان نهایی شود؟اتفاقا اگر امتحانات نهایی در 3 سال برگزار شود حجم تیراژ فیلم ها و کتب این مافیاها بیش از پیش می شود.مشاور کنکور به جای تخمین رتبه به تخمین نمره!می پردازد.با این روش نه تنها مافیای کنکور حذف نخواهد شد و به قوت باقی خواهد ماند بلکه پای دلالان سوالات هم به میان می آید تا در کانال های تلگرامی خود سوالات نهایی را به فروش برسانند

8-کاری نکنیم آموزش و پرورش را هم منحل کنیم!

رییس مجلس هر چند با مزاح ولی در سخنی شگفت آور گفت برای حذف کنکور باید سازمان سنجش منحل شود.فرض را بر این میگیریم که سازمان سنجش را منحل کردیم و کنکور هم به دنبال آن حذف شد.حالا این آموزش و پرورش است که همه کاره می شود و با برگزاری طرح ترمیم معدل پول کلانی به جیب میزند.

اینجا سوالی پیش می آید.اگر برگزاری امتحانات نهایی به مشکل خورد چه؟اگر این طرح مفتضاحانه تر از کنکور بود چه؟آیا در اینجا هم باید آموزش و پرورش را منحل کنیم؟

9-وزارت علوم صلاحیت دارد یا وزارت آموزش و پرورش؟

دانش آموز پس از 12 سال درس خواندن می خواهد وارد مرحله جدیدی شود.آیا ورود به این مرحله جدید را باید مدیر مدرسه کنترل کند یا مدیر دانشگاه؟سازمان سنجش وابسته به وزارت علوم است و همکاری خوبی هم با وزارت بهداشت دارد.دانشگاه های کشور هم یا زیرنظر وزارت علوم هستند یا زیرنظر وزارت بهداشت.حال سوال اینجاست کدامیک صلاحیت برگزاری آزمون ورود به دانشگاه را دارند؟سازمانی که سر و کارش با دانشگاه است یا وزارتی که حوزه کاریش مدرسه است نه دانشگاه؟

مسئله دیگر این است که وزارت آموزش و پرورش همین الان هم با مشکلات عدیده ای رو به رو است.پس از محمد علی نجفی در زمان مرحوم هاشمی رفسنجانی این وزارت وزیر با کفایتی به خود ندیده است.وقتی وزیر با کفایتی راس کار نباشد معاونان با کفایتی هم سر کار نخواهند بود.حالا شما فرض کنید به بزرگ ترین وزارت کشور با این حجم از مشکلات و با مدیرانی که چندان لایق نیستند برگزاری امتحانات ورودی به دانشگاه را هم محول کنیم.نتیجه چه می شود؟فاجعه!

10-باور کنیم کنکور قابل حذف نیست...

خودمان را گول نزنیم!گاهی باور به اینکه تمام راه را اشتباه آمده ایم باعث می شود جاده را دور بزنیم و هر چند دیر اما بالاخره به راه درست برسیم.بیایید برای جبران سو مدیریت ها حتی به شوخی سازمانی را حذف نکنیم.بیایید باور کنیم در سال 1396 و تا زمانی که وضع کشور این است کنکور بهترین روش گزینش داوطلبان است