نزدیک ایام نوروز 93 بود.اقوام کم کم از شهر های دور و نزدیک برای سپری کردن تعطیلات در خانه پدری جمع می شدند.ادامه مطلب...
به قلم سپهر نیکان دانشجو دندانپزشکی
پرده اول:

نزدیک ایام نوروز 93 بود.اقوام کم کم از شهر های دور و نزدیک برای سپری کردن تعطیلات در خانه پدری جمع می شدند.شوهر عمه ام وضع خوبی داشت.استخدام یک شرکت خصوصی معروف و ثروتمند در تهران بود.حقوق بالا و خانه بزرگ و ماشین مدل بالایی داشت.شب 29 اسفند از شوهر عمه ام پرسیدم از زندگی راضی هستی؟پاسخ عجیبی داد.گفت نه!برای خودم و خانواده ام نیستم!حرفش را درک نکردم و با خود گفتم عادت افراد پولدار است که دائما غرولند کنند!صبح 2 فروردین وقتی از خواب بیدار شدم اثری از عمه و شوهر عمه نبود.برگشته بودند تهران!رییس شرکت شب 1 فروردین تمام مدیران را احضار کرده بود و آنجا بود که فهمیدم برای خودم نیستم یعنی چه! 
پرده دوم:
خواهرم در تهران پرستار است.او هم به واسطه ارشد بودنش حقوق خوبی دارد.با حقوقش برای خود ماشین خرید و در یکی از نقاط خوب شهری تهران خانه اجاره کرد اما او هم از زندگی راضی نیست!از زیردست بودن شکایت دارد.از اینکه مجبور است سرکوفت های پزشکان را تحمل کند ناراضی است.از شیفت های طولانی که برای داشتن حقوق بالا الزامی است خسته می شود.کلا غر میزند آقا!!
آقای خود بودن(یا خانم خود بودن!)مسئله مهمی است.شاید در نگاه اول این خواسته کمی رویایی باشد اما بیایید ببینیم ارزشش را دارد یا نه؟!از زمانی که حافظه مان یاری می کند مجبور بودیم ساعت 7 صبح از خواب بلند بشویم و به مدرسه برویم.حتی روزهای سرد زمستانی که دلمان میخواست تا ساعت 10 زیر پتوی گرم دراز بکشیم هم باید به مدرسه میرفتیم.برای عصر پنجشنبه چقدر ذوق داشتیم!چون قرار بود فردا تا 10 صبح بخوابیم.حتی فکرش هم خوشحالمان میکرد هر چند خودمان هم میدانستیم زودتر از روزهای دیگر از خواب بلند میشویم!چقدر خوشحال بودیم که بالاخره یک روز تعطیل شده است و می توانیم با پدر و مادر صبحانه و ناهار بخوریم.خب حالا چرا آن تجربه های کودکی را فراموش کرده ایم؟آیا میخواهیم زندگی داشته باشیم که بقیه ساعت خواب و بیداری ما را مشخص کنند یا میخواهیم آقای خود باشیم؟حالا آقای خود بودن مهم شد نه؟!
اخیرا ویدیویی در اینستاگرام پخش شده بود.مجری از یک دختر میپرسد با چه پسری ازدواج میکنی؟(اینجارو خودمونی مینویسم!)دختره میگه حقوق بالا 5 میلیون داشته باشه و ماشینش هم پراید نباشه!ملت هم در کامنت ها نوشته بودند پسری که بالا 5 میلیون حقوق داشته باشه میره دنبال خوشیش دیگه چرا تورو میگیره؟!این یک نگاه سطحی به درآمد است.واقعیتش شوهر عمه و خواهر من هم بالا 5 میلیون حقوق دارند پس چرا راضی نیستند؟اصلا بگذارید یک سوال بپرسم:ما درآمد را برای داشتن زندگی خوب میخواهیم یا نه؟حالا وقتی این درآمد طوری به دست بیایید که زندگی خوب را از ما بگیرد آیا ارزش دارد؟
شوهر عمه ام معمولا از 8 صبح تا 2 ظهر و از 4 ظهر تا 10:30 شب کار میکند تا شاید 8 میلیون حقوق بگیرد.8 میلیون پول زیادی است.هر کس از دور نگاه کند قطعا می گوید اولالا!!اما شوهر عمم برای این 8 میلیون به معنای واقعی میمیرد.زن و بچش هم میمیرند چون در روز بیشتر از 3 ساعت شوهر و پدر خود را نمی بینند.دردناک است که نه خودت اسایش داشته باشی نه خانواده ات 
کم کم وارد بحث اصلی می شوم.با احترام به تمام رشته های علوم پزشکی و مهندسی و انسانی(و بچه پولدارا که نیازی به درس خوندن ندارن!) میخواهم کمی از تفاوت های رشته های پزشکی-دندانپزشکی-داروسازی سخن بگویم!
داوطلبان عزیز کنکور سراسری 97:مطمئنا بارها شده که به پزشک متخصص یا فوق تخصص مراجعه داشته باشید.وقتی برای گرفتن وقت تماس میگیرید خانم منشی می گوید دکتر 4 ماه ایران نیست!حالا دکتر وقتی هم که به ایران تشریف آوردند فقط 3 روز در هفته کار می کنند.صبح عمل میکنند و از ساعت 3 تا 5 هم ویزیت میکنند!آخر هفته هم که میرود ویلای شمالش!دکتر بدون اینکه به خودش زحمت و فشاری وارد کند نه ماهانه بلکه روزانه 8 میلیون(و بالاتر)به جیب میزند چون دکتر زحمت و فشارش را برای کنکور گذاشته است.
دندانپزشکان نیز از این قاعده مستثنی نیستند.دندانپزشکان معمولا 4 روز در هفته و حداکثر 6 ساعت در روز کار می کنند.داروسازان هم که اصلا به داروخانه های خود سر نمیزنند و به طور کلی در عشق و صفا هستند!
متن بالا را دوباره بخون.چه نوع زندگی میخوای؟زندگی که 7 ماه تنبلی کنی و یه عمر 7 صبح به سرکار بری یا زندگی که 7 ماه تلاش کنی و در عوض سالانه 7 ماه کشورهای دیگه رو بگردی؟واقعا نمیرزه؟اینکه خودت تعیین کنی کی به سر کار بری کی تعطیل کنی نمیرزه؟اینکه بچه ات همیشه خوشحال باشه که آخ جون فردا با بابا مامان صبحانه ناهار میخورم برای خودت هم خوشحال کننده نیس؟اینکه صبحای زمستون ساعت 10 از خواب بیدار بشی و فارغ از دغدغه های 90 درصد جامعه با یه فنجون چای گرم بشینی جلوی پنجره و دونه های برف رو نگاه کنی تصورش از همین الان هم هیجان زدت نمیکنه؟این ها دور از دسترس نیست.7 ماه زمان زیادیه اگه استارت نزنی هنوز هم دیر نیست.از همین امروز با درسی که دوس داری شروع کن و جلو برو و به خودت بگو من اقای زندگی خودم خواهم بود.باور کنید!آقای زندگی خودتون بودن خیلی مهمه!و چقدر لذتبخشه که آقای خودتون بودن فقط و فقط یکی از مزیت های خوندن 3 رشته اصلی هستش
پایان.
96/09/08